نتایج جستجو برای عبارت :

نهادم سر سجده بر خاکت خدایا تو را من این گونه صدا کردم

آیا سجده بر دو مهر صحیح است؟








 
در روایات آمده است که سجده برترین اعمال
بدن است و از سایر عبادات در نورانی کردن شخص، مۆثرتر. و نزدیک‌ترین حالات
بنده به خداوند، حال سجده است؛ بخصوص اگر گرسنه باشد و سجده را با گریه
همراه کند.
ادامه مطلب
اگر فردی به سجده برود و آنقدر محکم سر را به سجده بزند و به هر دلیلی سر از سجده بدون عمد بردارد نمازش باطل نمیشود ولی اگردر هنگام گفتن ذکر به هر دلیلی سر بلند شود و رابطه  بین پوست با مهر قطع شود نماز باطل و باید دوباره خوانده شود
 
وطن عشق تو افتخارم 
وطن در رهت جان نثارم 
وطن عشق من هم وطن جان من 
وطن روح من عز و ایمان من 
وطن در رهت جان نثاری کنم 
به خاکت ز خون لاله کاری کنم 
چه ارزش بوَد در رهت جان دهم 
به خاکت ز خون لاله کاری کنم 
زنم بوسه بر بیرق و خاک تو 
بنازم به شیران بی باک تو 
وطن عشق من ...
✴ مرحوم حضرت آیت الله مجتهدی:
دو چیز است که گناهان را نابود می کند:
1⃣ مرض :
حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) به یکی از اصحابشان که مریض شده بود مؤعظه کردند و فرمودند : خدا بیماری تو را وسیله کاستن گناهانت قرار داده است.  آدم که #تب می ‌کند کفاره گناهانش است. ناراحت نشید از این که مریض شدید ، شکوه نکنید ، #فایده مرض این است که گناهان را نابود می‌ کند.
2⃣ سجده :
در روایت داریم که آدم به سجده برود و مدتی بر سجده باشد و ستایش کند.
 حدیث است که سجده گ
اول فکر می‌کردم اوج تجربه مشترک نماز خواندن من با لیلی این است که مُهر را بردارد و خنده‌کنان بدود آن طرف اتاق و یک جاهایی قایم کند که روی انگشت شست بروی سجده :دی بعد دیدم که نه! می‌تونه کل سجاده و گیره چادر و خود چادر هم بردارد و با خودش ببرد، گاهی این وسط‌ها همراهِ من یه پارچه‌ای، پیراهنی هم می‌انداخت سرش و قامت می‌بست و سجده می‌رفت، این‌که بروم سجده و روی کولم سوار بشه هم که دیگه نیازی نیست اشاره کنم :دی
امروز اما درخواست همراهی تک تک ل
"وقتی به مهر سجده کنی، میشی بت پرست. اما وقتی روی مهر سجده کنی، اون هم برای خدا، میشی یکتاپرست. خاک، نشانه ی خاکساری ما در برابر خداست. بنده ی خدا پنج وعده در شبانه روز، پیشونی روی خاک میذاره تا در کمال خضوع، به خدا سجده کنه و بگه خاک کجا و پروردگار افلاک کجا. ما روی مهر به خدای آفریننده ی خاک و افلاک سجده می کنیم... در کمال خضوع و خاکساری!"
+ چایت را من شیرین می کنم - زهرا بلند دوست
آنروز که دیدم من سیمای ترادرراهعاشق شدم ومجنون ازعشق شدم آگاهمن مست نگاه تو، چشمم به طواف تودیدم چو سراپایت آنگاه کشیدم آهدرکوی تو گم گشتم دیوانه خم گشتمآنگه که نهادم من ازعشق قدم درراهتوبودی ومن اما مهجور زیکدیگرمن غمزده ازهجران دلداده وخاطرخواهازتونتوانم گفت افسانه افسونگردلداده شیدا و دلباخته ی ناگاهدرقلب توحس کردم غوغای شعف گونهوقتی که نگاه من باچشم توشدهمراهمجنون توام بنگر احساس وکلامم رایک بوسه بده من را بنمای سخن کوتاه
اگر فردی به طوری سرش را به مهر بکوبد که سرش از مهر برداشته شود اگه غیر عمد صورت بگیرد نماز را باطل نمیکند اما اگر عمدی باشد باعث بطلان نماز میشود. ولی اگر در هنگام ذکر سرش از سجده بلند شود چه عمدی و چه غیر عمد نماز باطل میشود.
 
برای سجده روایات مختلفی نقل است که باید دست چگونه روی زمین باشد. اما معروف ترین آنها طبق روایت از امام صادق (ع) باید دو کف دست روی زمین باشد و اگر انگشت ها هم روی زمین نباشد اشکالی ندارد.
 
در سجده گفتن یک مرتبه ذکر (سبحان ا
چون هم نظرش گشتم ، آن شور هویدا شد
در باب طلب بودم ، معشوق که پیدا شد
من مست نبودم از ، آن جام اهورایی
با ساغر عشق آمد ، این قائله برپا شد
گفتند نمیابی ، یک سجده به جا ماندست
عاشق که شدم او هم ، در سجده یکتا شد
حق خواست که آدم شد ، در کثرت آدم ها
با عشق یکی گردند ، چون قطره که دریا شد
+زهرا بیا عقب آجی...
آفرین...آفرین...
 بیا...بیا... خوبه. همین جا واسا
صبر  کن تا بابا رفت سجده بدو بریم دوتایی بپریم روش!
-باسه... باسه...
+ببین آجی من اول میپرم رو کمرش، تو هم سریع بپر رو گردنش
فقط باید زود بپریااااا... تا از سجده بلند نشده
من:
پ.ن:
در حد گروهکای تروریستی برنامه ریزی میکنن
آیت الله جوادی آملی: خطبه‌ای است که وجود مبارک حضرت امیر دُرفشانی می‌کند برزخ را معنا می‌کند، ساهره قیامت را معنا می‌کند. ابن ابی الحدید در شرح این خطبه می‌گوید: اگر ادیبان و بلاغت‌شناسان را یکجا جمع بکنند و این خطبه را بر آنها بخوانند آنها می‌فهمند که این سجده دارد. همان طوری که بعضی از آیات قرآن سجده دارد. ما این مطلب را به عرض استاد علامه طباطبایی رساندیم که این اغراق نیست؟ ما آنچه شنیدیم سجده بر آیات قرآن کریم است، در غیر قرآن سجده نی
غمگینم 
جنازه گربه ای کنار خیابان رها شده بود ، دستانم را بر دهان نهادم و اشک ها گونه هایم را میسوزاند ، از خودم بیزارم که قدرت کشیدن آن لاشه ی مظلوم را بر کناری نداشتم  . اگر این کار را انجام میدادم یقینا تا سالها به خودم میبالیدم ...
چند لحظه ای بر بالینش اشک ریختم و پس بی رحمانه به راهم ادامه دادم ، در راه دریافتم چه مرگ همه ی موجودات شبیه به هم است ، منتها انسان مضحکانه خودش را با سنگ های تزیینی گول میزند ، وگرنه که بعد مرگ همه رها خواهیم شد ...
کنگاورای کهن شهر مسمی به وفا کنگاورمردمت شهره به احسان و سخا کنگاورسحر آکنده بود همچو بهار قمصرکوچه پس کوچه ات از باد صبا کنگاورغم تسلی تو در ازمنه دور به حسنداده شهزاده افسرده،شفا کنگاورفصل گرما سرِجوی تو بغایت دلچسبحق به تو از کرمش داده چه ها کنگاورغلغل چشمه و آوای نی چوپان هادور و اطراف تو را داده صفا کنگاوریاد بادا زعمارت،دره چال و کاریزآن همه سبزه و گل رفت کجا کنگاور؟در سراب فش و ماران و کبوتر لانهچه گواراست تو را لطف خدا کنگاورمی برد
کنگاورای کهن شهر مسمی به وفا کنگاورمردمت شهره به احسان و سخا کنگاورسحر آکنده بود همچو بهار قمصرکوچه پس کوچه ات از باد صبا کنگاورغم تسلی تو در ازمنه دور به حسنداده شهزاده افسرده،شفا کنگاورفصل گرما سرِجوی تو بغایت دلچسبحق به تو از کرمش داده چه ها کنگاورغلغل چشمه و آوای نی چوپان هادور و اطراف تو را داده صفا کنگاوریاد بادا زعمارت،دره چال و کاریزآن همه سبزه و گل رفت کجا کنگاور؟در سراب فش و ماران و کبوتر لانهچه گواراست تو را لطف خدا کنگاورمی برد
ای کاش این سحر ز صبوحی حذر کندیا این‌که در به روی تو خود را سپر کنداما نماز را به فرادا اقامه کنتا قاتل از نماز جهالت حذر کندبیدار کن تمام جهان را به غیر اوبگذار با خیال تو در خواب سر کندبیدار شد که در صف پشت تو ایستدتا صف به صف ملائکه را در به در کندای ماه سر به مهر سر از سجده بر مدارپشت سرت کسی است که شق‌القمر کنداین معجزات، آیت پیغمبری نبودداد از کسی که بر دل شیطان نظر کندمحراب در تلاطم خونابه غرق شدخورشید خون گریست که شب را سحر کندمحمود حبی
دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی:حق بازنشست شد وخدا جانشینش شد...شیطان مزد عبادت میخواستوسوسه من مزدش شد.گندم را آدم وهوا خوردند!چوبش رامندیگری سجده نکرددرعوض حکم سجده شبانه روزی ام راصادر کرد.من چه کاره بودم میان این سیاه لشکربازیهایت جناب حق؟۱۲۸/Behnamzargar
«سجده هم فقط مخصوصِ خداست و شما شیعه های افراطی جلوی بارگاهِ امام علی و امامانِ دیگرتان سجده می روید. این را که نمی توانی کتمان کنی، توی همین تلویزیون خودم بارها دیده ام.» 
رسول لبخندی زد و گفت: «این کار اسمش سجده نیست. شاید کسی از ما به خاطر ارادت فراوان و از روی علاقه و تواضع، خودش را جلویِ بارگاهِ امامان معصوم بر زمین بیندازد و سر و صورت و پیشانی اش را بر خاک بگذارد، امّا این کار سجده کردن آن هم به معنایِ پرستش نیست. شیعه خداپرست است. امام پر
به چند روش می توان نماز آیات را به‌جا آورد:
روش اوّل: بعد از نیت و تکبیرة‌الاحرام، حمد و سوره خوانده شود و به رکوع برود، سپس سر از رکوع برداشته و دوباره حمد و سوره را بخواند و به رکوع رود، و باز سر از رکوع بردارد، و حمد و سوره بخواند و به رکوع رود، و سپس سر از رکوع بردارد، و همین‌طور ادامه دهد، تا یک رکعت پنج رکوعی که قبل از هر رکوعی حمد و سوره خوانده است انجام دهد، سپس به سجده رفته و دو سجده نماید، و بعد برای رکعت دوم قیام کند، و مانند رکعت اول
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند:وقتی در امورت سردرگمی آشفتگی و حیرانی دیدی و در معیشتت و اقتصادت تگنا دیدی، دیدی تحت فشاری، آسان و روان رزق و روزیت نمی‌رسه، نماز استغفار را وا مگذار، خداوند با خدایی خودش تمام امورات تو رو اصلاح می‌کنه به برکت مداومت بر نماز استغفار. 
نماز استغفار دو رکعت است: در هر رکعت حمد و سوره‏‌ی قدر را بخوان و بعد از قرائت، 15 بار بگو: «استغفر الله» و بعد به رکوع که رفتی آن را ده بار بگو از رکوع بلند شدی ده مرتبه
بنام خالق هستی
چرا سجده...؟!سجده یعنی همان حالت فروتنی وخشوع دربرابر چیزی که اصطلاحا بیشتر دربرابر خدا صورت میگیرد...سجده نزدیکترین حالت بندگی دربرابر خداونداست.هرانسانی باتوجه به اعمالش به خدای خود قرب ونزدیکی دارد.ولی هرکسی درهر مقام ومنزلتی زمانیکه برای خدا سجده میکند نزدیکترین حالت دربرابر خداوند رادارد...هیچ چیزمثل سجده ناله وفریادهای افسوس شیطان رابه همراه ندارد چون هیچ وقت یادش نمی رود که خدارا نافرمانی کرد لذا تا انسان رامیبیند ک
 
سَأَلَ رَجُلٌ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقَالَ لَهُ‏: یَا ابْنَ عَمِّ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ! مَا مَعْنَى السَّجْدَةِ الْأُولَى؟ فَقَالَ: «تَأْوِیلُهَا اللَّهُمَّ إِنَّکَ مِنْهَا خَلَقْتَنَا یَعْنِی مِنَ الْأَرْضِ وَ تَأْوِیلُ رَفْعِ رَأْسِکَ وَ مِنْهَا أَخْرَجْتَنَا وَ تَأْوِیلُ السَّجْدَةِ الثَّانِیَةِ وَ إِلَیْهَا تُعِیدُنَا وَ رَفْعِ رَأْسِکَ وَ مِنْهَا تُخْرِجُنَا تَارَةً أُخْرَى.»
 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۳۱۴
 
مرد
 
 
وطن عشق تو افتخارم 
وطن در رهت جان نثارم 
وطن عشق من هم وطن جان من 
وطن روح من عز و ایمان من 
وطن در رهت جان نثاری کنم 
به خاکت ز خون لاله کاری کنم 
چه ارزش بوَد در رهت جان دهم 
به خاکت ز خون لاله کاری کنم 
زنم بوسه بر بیرق و خاک تو 
بنازم به شیران بی باک تو 
وطن عشق من ...
من برای یکبار دیدن تو هزاران بارگریسته ام،هزاران بار غصه خوردم،هزاران بار ارزو کردمت و هزاران مرتبه ختم گرفته ام وهزاران بار به سجده رفته ام و تا نفس داشتم صدایت زدم و بارهالباس سفید پوش شدم وهفت بار دورت گشته ام وباز ازخواب پریده ام،من بارهاهنگام نمازتوراحس کردم وحس کردم درمقابلم نشسته ای وبارهاخیال کردم انجاکنارت هستم،اماباور کن دلم هوایی شده وبسویت پروازکرده اگرصدایم رامیشنوی تادیرنشده به تمام این خوابهاورویاهاودعاهاوارزوهاوخیال
امروز همه‌ش گریه کردم و تهدید کردم که اگر حالم رو خوب نکنی باهات قهر میشم ، موقع سجده اشک هام ریخت و گفتم میدونم که میبینی اگر کاری نکنی دیگه باهات حرف نمیزنم.چشمام درد داره ، میخوام بگم من همون دختر بچه ی سه ساله میشم باز، گریه میکنم، پا میکوبم رو زمین، خودم رو میکشم تا تو خوبم کنی.
امشب ازت دلخور میشم تا بیای و از دلم دربیاری...!منتظرم بیایی زود... 
سجده کرد روی خوارم برای ذات عزیز بزرگت، سجده کرد روی فرسوده فانی‌ام و برای ذات همیشگی ماندگارت، سجده کرد روی پیوسته به تهیدستی‌ام برای ذات بی‌نیاز بزرگت، سجده کرد رویم و گوشم و چشمم و گوشتم و خونم و پوستم و استخوانم و همه آنچه زمین از بار وجود من برداشته در برابر پروردگار جهانیان.
خدایا بر نادانی من به بردباری‌ات و بر تهیدستی من به توانگری‌ات و بر خواری من به عزّتت و سلطنتت و بر ناتوانی من به توانایی‌ات و بر ترس من به ایمنی‌ات و بر گناهان
سیزده ساله بود.
دوستانش برایم گفتند که وقتی نماز تمام شد و همه رفتند. 
محمدرضا سر گذاشت به سجده ومدتی همان جور ماند.
خشکش زده بود هر چه صبر کردند او سر از سجده بر نداشت
یکی از بچه ها گفت خیال کردیم مرده!
وقتی بلند شد صورتش غرق اشک بود از اشک او
فرش مسجد خیس شده بود.
پیرمردی جلو آمد و پرسید:بابا! چیزی گم کرده ای؟ پاسخ 
شنید، نه، پرسیدچیزی میخواهی پدرت برایت نخریده؟ 
سری تکان داد که، نه،
پرسید پس چرا اینجور گریه میکنی؟
گفت پدرجان! روی نیاز ما به خد
هرگاه مرحوم قاضی می‌شنید یکی از مریدان و یارانش متصدی منصبی از مناصب زعامت(ریاست) شده است، استعاذه می‌کرد و از شیطان به خداوند پناه می‌برد.✍ آیت الحق، ج ۱، ص ۴۴۷
-------------
سید هاشم رضوی نقل می‌کند که من بارها در مسجد کوفه و سهله او [مرحوم قاضی] را دنبال کردم و مواردی از تهجد و تلاوت قرآن و سجده‌های طولانی و تفکر و تأمل عمیق و خیره شدن‌ها و بهت زدگی‌های او (و برگشت دوباره او به حالت اولی، بعد از انتظار و تأمل دراز) را که شگفت انگیز و دهشت آور بو
بسم الله الرحمن الرحیم
قَالَ یَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ
فرمود: ای آدم، ملائکه را به اسماء این حقایق آگاه ساز. چون آگاه ساخت، خدا فرمود: آیا شما را نگفتم که من بر غیب آسمانها و زمین دانا و بر آنچه آشکار و پنهان دارید آگاهم؟
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ ا
مردی خانه بزرگی خرید. مدتی نگذشت خانه اش آتش گرفت و سوخت. رفت و خانه دیگری با قرض و زحمت خرید. بعد از مدتی سیلی در شهر برخاست و تمام سیلاب شهر به خانه او ریخت و خانه‌اش فرو ریخت.شیخ را ترس برداشت و سراغ عارف شهر رفت و راز این همه بدبیاری و مصیبت را‌ سوال کرد.ابو سعید ابوالخیر گفت: خودت می‌دانی که اگر این همه مصیبت را آزمایش الهی بدانیم، از توان تو خارج است و در ثانی آزمایش مخصوص بندگان نیک اوست. شیخ گفت: تمام این بلاها به خاطر یک لحظه آرزوی بدی ا
سلام
سلامی به لطافت گلبرگ گل یاس و زیبایی دل‌های پر احساس
آمده‌ام باز که در کنار هم حالی عالی را بسازیم و جهان را از نگاهی دیگر بنگریم و برای رشد حال خویش قدمی برداریم.
پس می‌گویم: بسم الله الرحمن الرحیم
 
نامش را نهاده‌ام نشانِ راه، نشان‌ِ راه دفتر یادداشت قلم‌نوشت های من خواهد بود. منی که از سن 16 سالگی نوشتن را به‌طور رسمی آغاز کردم و مجله آینده‌سازان اولین مأمن نگارش متن‌های من بود. سپس پا در وادی مهندسی نهادم و سالها اندیشه ام را با م
 
 
 
   
سجده بر مواد معدنى؛ مانند طلا، نقره، عقیق و فیروزه، صحیح نیست.
 
 
سوال: بر چه چیزهایی سجده کردن صحیح است؟قاعده کلی در این‌ زمینه آن است که سجده بر زمین و هر آنچه از زمین می‌روید صحیح است؛ با این شرط که آنچه از زمین روییده، مورد استفاده خوراکی یا پوشاکی انسان نباشد؛ پس سجده بر گیاهانی؛ مانند گندم، جو و پنبه صحیح نیست.
برخی از مصادیق این مسئله، عبارت‌اند از: 1. سنگ‌هایى مانند سنگ مرمر، سنگ‌هاى سیاه، سنگ آهک و سنگ گچ. 2. گچ و آهک پخته و
 
بسم الله الرحمن الرحیم
حسین اقیانوس چشمانتنور الله ست ...تو را بدین سان دوست میدارم ای طلیعه ی زیبایی هامن تفسیر کهیعص را از سجده ی عشق تو دریافتم ...آغوش دستانت فقط زیبنده ی فرشته شهادت ستتو با من چه کردی حسین !!!هزار وچهارصد سال ست که در انتظار نرگس تو هستیم ...
 
به یاد سید شهیدان اهل قلم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم وأهلک اعدائهم الاجمعین 
به نام خداوند هستی بخش. 
چند سالی است که به لطف خدا سرگرم و دلخوش به دنیای حقوقخوانی ام. در این مدت هر آنچه از خوانده هایم را که به آوردگاه مباحثه با دوستان بردم یا در معرض نقد ایشان نهادم, برایم ماندگار شد و آنچه را از باب کاهلی یا بخل مکتوم داشتم از میان رفت. ایجاد این وبلاگ نیز برای ثبت خوانده ها و نظرهاست و امیدوارم آغازی باشد بر تداوم ماندگارها.
چند وقتی هست مسجد محله مون رو دارن تعمیر میکنند.چند روز پیش ساعت 9 شب داشتم می رفتم آشغالا رو بندازم سر کوچه!!!یه سیدی هست سر کوچه میشه خیلی پاک و سادست... فکر کنم 70 سال داشته باشه.بدلیل تعمیر های مسجد نشسته بود روی بلوار خاکی سر کوچه نماز میخوند ولی به سمت قبله نه...
داشت به طرف غرب نماز میخوند...
وقتی که داشتم میرفتم آشغالارو بندازم خیلی خجالت کشیدم و نتونستم برم بگم...
برگشتنی دیدم نمازشرو تموم کرد...پا شد...ایستاد...
با خجالت،جلو رفتم...قبه رو بهش ن
پیشانی ات را هنگام سجده برای پروردگارت بر خاک می گذاری ،بدان تو برای چه کسی سجده میکنی ؟
برای کسی که مستحق عبادت است.
دعا و عبادت ،اوج و قله‌ی بندگی‌ست و خلقت و رزق و حیات و مرگ ، اوج و قله‌ی اعطاء و الوهیت هستند،پس زمانی که کسی جز الله بر این چهار چیز قادر نیست،واجب میشود که دعا و عبادت برای کسی جز الله ، صرف نشود.
راز و نیاز حضرت ایوب(ع)
در بـرابر این حوادث رنج آور حضرت ایوب(ع) سر بر سجده نهاد. چنین با خدا راز و نیاز کرد: ... پـروردگارا، تو به من نـعمت دادی، از من بـاز پس گرفتی، ای آفریننده ی شب و روز، برهنه به دنیا آمدم، برهنه به سوی تو می آیم، بـنا بر این هر چه برای من بخواهی، خشنودم.
پس از آن همه گرفتاری، حضرت ایوب(ع) این بـار به پـا درد شدیدی مبتلا شد. ساق پایش زخم گردید. دیگر قدرت حرکت نـداشت. 17سال با ایـن وضع گذراند، ولـی هم چنان مثل کوهی استوار، به شکر گذ
سلام :)
۱- حتماً دقایقی از ساعات رازآمیز روزه داری خود را به برترین عبادت اختصاص دهید و آن هم چیزی نیست جز «تفکر»! با خود و خدای خود خلوت ‌کنید.
خصوصاً به نوع رابطه حضرت حق با خودتان بیندیشد؛ امید است ابوابی از معرفت به روی تان باز شود.
۲- یکی از مهم ترین حالت های بندگی خصوصاً در رمضان المبارک، حالتی است که توصیه ى مؤکد نبی مکرم است و آن «سجده طولانی» است.
فقط خدا و اولیاء الهی می دانند هنگام سجده ى عبودیت چه بارانی از ابر رحمت و چه برکاتی از عالم
چند وقتی هست مسجد محله مون رو دارن تعمیر میکنند.چند روز پیش ساعت 9 شب داشتم می رفتم آشغالا رو بندازم سر کوچه!!!یه سیدی هست سر کوچه میشه خیلی پاک و سادست... فکر کنم 70 سال داشته باشه.بدلیل تعمیر های مسجد نشسته بود روی بلوار خاکی سر کوچه نماز میخوند ولی به سمت قبله نه...
داشت به طرف غرب نماز میخوند...
وقتی که داشتم میرفتم آشغالارو بندازم خیلی خجالت کشیدم و نتونستم برم بگم...
برگشتنی دیدم نمازشرو تموم کرد...پا شد...ایستاد...
با خجالت،جلو رفتم...قبه رو بهش ن
بی شک هرکسی خصلت هایی دارد که تعدادی از آن ها ویژه هستن.
فور مثال پرحرفی ، خساست یا بددهنی!
ازاین رو خدای مهربانم را شکر میکنم که عمده اطرافیانم مرا با خصلت حواس پرتی میشناسند نه با موارد بالایی!!
صبح که بار وبندیلم را بر دوشم نهادم و رفتم تمام طول مسیر را به این فکر میکردم که یک چیزی جا گذاشتم!
و زمانی که وسایلم را مرتب کردم متوجه شدم خیلی بیشتر از یک چیزی را جاگذاشتم!!
شارژر لب تاب، ظرف غذا  که داغ این یکی از همه بدتر به دلم ماند ، غذام قرمه سبزی
به روایت اهل تسنن پیامبر صلی الله علیه و آله بر روی سنگ سجده می‌کرد
حاکم نیشابوری از علمای بزرگ اهل تسنن روایت کرده است:
١٧٤٠- أَخْبَرَنَا أَبُو أَحْمَدَ بَكْرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّیْرَفِیُّ بِمَرْوَ، ثنا أَبُو الْأَحْوَصِ مُحَمَّدُ بْنُ الْهَیْثَمِ الْقَاضِی، ثنا أَبُو سَعِیدٍ یَحْیَى بْنُ سُلَیْمَانَ الْجُعْفِیُّ، ثنا یَحْیَى بْنُ الْیَمَانِ، عَنْ سُفْیَانَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی حُسَیْنٍ، عَنْ
از کجا آمد دوست ؟خبری داد به من باد صباح
ز فراق شمس از مولانا
دل اندوه تپید 
و ضمیر آشنای یک پیر ، برنا شد
در نگاه پسری چشم سیاه
مگس شهوت به تکاپو اقتاد 
و بلندای محبت به زمین های پر از آفت عشق کرد سقوط
از کجا آمد دوست ؟
خبری آمد از سوی یک باغ
حوریان رم کردند‌ !
و به دنبال غلامی پی اندیشه ی کامی از او 
عارفی زیر درخت ملکوت
در خیال دختری در دوزخ میشد لخت 
در کنار رودی
پسری لب های خود را در آب می بوسید
دختری در پس یک کوه با خود تنها
دوستی با تن خود را
ابوالحسن محمّد بن عبداللّه هروى مى گوید: مردى از اهالى بلخ با غلامش به زیارت حضرت امام رضا علیه السلام آمد، خود و غلامش آن حضرت را زیارت کردند.ارباب بالاى سر حضرت آمد و مشغول نماز شد و غلام پایین پاى حضرت به نماز ایستاد.چون هر دو از نماز فارغ شدند به سجده رفتند و سجده را طولانى نمودند، ارباب پیش از غلام سر از سجده برداشت و غلام را صدا کرد، غلام سر از سجده برداشت و گفت: لبیک اى مولاى من!
به غلام گفت: مى خواهى آزادت کنم؟ گفت: آرى، گفت: تو در راه خدا
برای جبران بعضی از اشتباهاتی که در نماز رخ می دهد دو سجده به جا آورده می شود که سَجده سَهو گفته می شود. سجده سهو بایستی بلافاصله بعد از سلام نماز انجام شود و پس از سجده دوم آن لازم است سلام و تشهد بجا آورده شود. ناگفته نماند ذکر سجده سهو متفاوت از سجده های دیگر نماز می باشد.
در بین فقها درباره اینکه چه چیزهایی باعث واجب شدن سجده سهو می شود اختلاف نظر وجود دارد. فراموش کردن یک سجده ، حرف زدن غیر عمدی در نماز و گفتن غیر عمدی سلام نماز در زمانی که نب
سلام :)
۱- حتماً دقایقی از ساعات رازآمیز روزه داری خود را به برترین عبادت اختصاص دهید و آن هم چیزی نیست جز «تفکر»! با خود و خدای خود خلوت ‌کنید.
خصوصاً به نوع رابطه حضرت حق با خودتان بیندیشد؛ امید است ابوابی از معرفت به روی تان باز شود.
۲- یکی از مهم ترین حالت های بندگی خصوصاً در رمضان المبارک، حالتی است که توصیه ى مؤکد نبی مکرم است و آن «سجده طولانی» است.
فقط خدا و اولیاء الهی می دانند هنگام سجده ى عبودیت چه بارانی از ابر رحمت و چه برکاتی از عالم
هر طور که فکر می‌کنم از حکمت خداوند به دور است.
از عقلانیت هم به دور است...
اصلا از همه چیز به دور است!!!
در جنگی خصمانه مقابل دشمن، پیروز شوی و خاکت را پس بگیری
فرماندهان زیادی شهید شوند درست...
دوستداران حق، نوربالا زنان در دامان سید الشهدا جای بگیرند، درست...
اما خداوند همه خوب‌ها را ببرد و کسی دیگر نماند؟!
کسی به خوبی آنان که رفته‌اند نماند که بار روی زمین مانده را بردارد؟!
یعنی هر چه امثال شهید همت و باکری و باقری و ... بودند رفتند و پرکشیدند و
سلام دوستان من علیرضا سجده ای هستم و حدود 1 ساله وارد دنیای برنامه نویسی شدم.
و چند زبان برنامه نویسی رو تا الان باهاش کار کردم و در نهایت تصمیم گرفتم با زبان برنامه نویسی سی شارپ که توسط شرکت مایکرو سافت ارایه شده برنامه نویسی رو ادامه بدم.
من توی این وبلاگ تجربیات شخصی خودم و کار هایی که انجام دادم  میزارم تا شما هم استفاده کنید .
امیدوارم پست های من براتون مفید باشه و به شما کمک کنه.
به نام خدایی که جانم در دست اوست  
همراهان دوست داشتنی من سلااااام ❣️ امیدوارم که حال جسم و روحتون خوب باشه❣️
یه روز یه مادری به بچش میگه قربون چشمای بادومیت برم و بچه لوس مامان میگه من بادوم میخوام. 
این بچه لوس مصداق ما بنده هاست. خدا به فرشته هاش دستور داد به آدم سجده کنین. همه سجده کردند جز ابلیس که از دستور خدا سرپیچی کرد. خدا در کتاب هدایتش میگه من بهت قدرت میدم که تو بشی اشرف مخلوقات من. من بهت ثروت میدم، حیات میدم، برتری میدم و.... باعث ش
 
تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ، غلط باختم جان در هوای او غلط کردم، غلط 
عمر کردم صرف او فعلی عبث کردم ، عبث ساختم جان را فدای او غلط کردم ، غلط 
دل به داغش مبتلا کردم خطا کردم ، خطا سوختم خود را برای او غلط کردم ، غلط 
اینکه دل بستم به مهر عارضش بد بود بد جان که دادم در هوای او غلط کردم ، غلط 
همچو وحشی رفت جانم درهوایش حیف،حیف خو گرفتم با جفای او غلط کردم ، غلط 
+وحشی بافقی
+ شاعر عنوان: صائب تبریزی
 
 
سلام به همه دوستانچند وقت بود پست نزاشته بودم گفتم ی پست بزارمیادم افتاد باید ی پست بزارمچندوقت پیش یکی از دوستام ی کتاب بهم داد که بخونم و گفتش اگر خلاصش را بزاری داخل وبلاگت دیگه کتاب برای خودتاسم کتاب هست پیوند های نمازنوشته استاد حجت الاسلام قرائتیاول از خوندنش بگم که چرا میخواستم بخونم، ی معلم دینی داریم که طرح کتاب خوانی گذاشته بود و منم دنبال کتاب میگشتم،به یکی از دوستام گفتم گفت نمیدونم شاید داشته باشم،باهم رفتیم از کتابخونه ا
خدایا، ای اگاه به هر لحظه از حال بنده ات
ای که بنده ای را آفریدی که گاهی بی خبریش را موجب شادمانی و ارامشش گردانیدی
آری
گاهی بنده ات انقدر ظرفیت ندارد که ببیند اتفاقی برای انجه دوستش دارد در حال رخ دادن است
و به اذن خود، انچه رخ میدهد را از چشمان و نظرشان مخفی میکنی
حتی گاهی از چشم فرشتگان مقربت
ای کاش میشد یکبار این صحنه را ببینیم و ببینیم چگونه در این حال فرشتگانت در حال پر پر شدن هستند و تو خود به اذن خود پرده ای را در برابر چشمانشان میکشانی
چند روز پیش برای اولین بار به فکر فرو رفتم که آخرین باری که خندیدم کی بوده... البته لبخند که زدم... اما خنده را یادم نمی آمد... همین الان دراز کشیده بودم و داشتم توییتر فارسی میخاندم و ناگهان خندیدم... چنان خندم گرفت که سرمو کردم تو بالش... بعد در حین خنده پوست لبمو روی دندونام حس کردم... عضله های گونه م رو روی بالش حس کردم... بعد صربان قلبم و حس کردم... بعد نفس هامو... و همچنان داشتم میخندیدم. .. خنده ی خودمو بعد از مدت ها احساس کردم... بغضم گرفت... منقبض شدم.
بردار از مقابل چشمم نقاب را بیرون کش از جوانب قلبم حجاب را   امشب برای یوسُف تُرکت دعا بکن تا بی خیال تو به سر آریم خواب را   آن جرعه ها که جرئت لذّت نمی دهند پژمرده اند رونق باغ شباب را   مهمان بکن مرا تو به یک کاسه شیر داغ این بادۀ من است، چه خواهم شراب را؟   تا می پرد جرقّۀ یادتو از سرم می سوزد عصر سیطرۀ التهاب را   بر آتش ترم بفشان آب سوخته یعنی نشان حرارت لعل مذاب را   طی شد هزاره های مه آلود و عاقبت اینجا رسیده ام که بگیرم جواب را   گر قلّه بود
  آیا از نعمت نماز تشکر می کنیم؟!
 
✅ امام رضا (علیه السلام) می فرمایند:
 
 حداقلِ تشکر بنده از خداوند برای توفیق خواندنِ نماز واجبش این است که در سجده بعد از نماز بگوید :
 شُکْراً لِلَّه،ِ شُکْراً لِلَّه،ِ شُکْراً لِلَّهِ
 از حضرت سؤال شد که معنای این گفته چیست؟ فرمود: 
با این سجده میگوید این تشکر من است از خدا به جهت اینکه موفقم کرد تا به خدمتش برسم و نماز واجب را به جای آورم. 
 
 وسائل الشیعه، ج7، ص 6، ح1

 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


 
دانلود باکیفیت
 
 
 
 
نمیخواستم از تو جدا شم
تو گلی تویه گلخونه بودیگلی دیدی که آخرشم
مرد تویه دنیام گم شده بودی
گلی تو بگو من نباشم کی
کی میذاره تو رو روی چشماشکی میریزه
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


 
دانلود باکیفیت
 
 
 
 
نمیخواستم از تو جدا شم
تو گلی تویه گلخونه بودیگلی دیدی که آخرشم
مرد تویه دنیام گم شده بودی
گلی تو بگو من نباشم کی
کی میذاره تو رو روی چشماشکی میریزه
قرآن می‌خواندم؛ رسیدم به آیه‌ای که به نظرم ثقیل بود. یک طور خاصی قلبم آشوب شد و حس کردم باید همین الان بروم سجده تا آرام شوم. مهر را گذاشتم و «سبحان ربی الاعلی و بحمده».بلند که شدم و کتاب را برداشتم برای خواندن ادامه، دیدم کنار آیه نوشته: «سجدهٔ واجبه».

به گمانم خیلی از بایدها همین‌ قدر بدیهی‌اند. همین قدر فطری...
کاش انقدررر بهم انرژی میدادی که عین همین بارون بدون ِ وقفه تلاشمو می باروندم و صدحیف که توان ِ بدنی ندارم...ازت توان میخوام برای تلاش.متشکرم خدای زیبایی ها‌...متشکرم که هرلحظه از همه چی ناامید شدم وضو گرفتم سجده کردم روبه روت با اونهمه گناه بازم دلت نیوم بارون ِ چشمهامو بادست های مهربونت بندبیاری‌.به امید ِ لطف و کرمت.
حکمت سجده
خداوند در قرآن کریم به انسان یاد آوری می کند که خلقت او از خاک است ، سپس در هنگام مرگ دوباره انسان به دل همین خاک بر می گردد و در آن جای می گیرد ، و اجزاء بدن او در همین خاک متلاشی شده ، و سپس با گردهمایی اجزاء از هم جدا شده و بازگشت روح به بدن ،  برای محاسبه اعمال دوباره از همین خاک بیرون می آید (1) : « مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فیها نُعیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَةً أُخْرى‏ » (2) بر اساس همین آیه ، امیرمؤمنان علیه السلام در بیان معن
صادرات کتاب رابطه عبد و مولا می تواند به گسترش فرهنگ اسلامی ایرانی کمک بسیاری کند.
این کتاب مخاطبین بسیاری در ایران دارد.
چرا که مفاهیم سخت را با بیان آسان و شیرین واضح و شفاف می کند.
بخشی از کتاب رابطه عبد و مولا به قلم استاد پناهیان و به همت انتشارات عصر بیان معنوی، در ادامه آورده شده است:
خدایا کی خودت را به من نشان می دهی؟
عبادت یعنی تمنا؛ تمنای ملاقات.
الله اکبر، یعنی خدایا کی خودت را به من نشان می دهی؟
کی جلوه می کنی؟
ببین من با ادب ایستاده
روز اولی که وارد حرم شدم همه‌جا رو همین مدلی می‌دیدم چون اشکم بند نمی‌اومد چون تموم نمی‌شد و تموم ترسایی که تو ذهنم نگه داشته بودم هجوم آورده بودن و نمی‌تونستم آروم باشم.
ساعت‌ها بود هیچی نخورده بودم و با این حال کلی تو حرم راه رفته بودم و آروم نمی‌شدم و حالم بد بود.دست آخر تو صحن جامع نشستم.
خانمی که کنارم نشسته بود و حالم رو دید زد رو شونه‌م و با لهجه‌ی قشنگ یزدیش گفت دخترجون چیزی به اذون نمونده. موقع اذون که شد دو رکعت نماز بخون و منم دع
از سرِ شب، غربت و دلشوره ام بسیار شدغصه ی یک عمر، بین سینه ام انبار شدخواب بودم، غافل از احوال خود، تا ناگهانبا صدای ناله ای محزون، دلم بیدار شدناله می فرمود: یا عَطشان... بُنیَّ یاحسیناز همین ناله، دو چشم عرشیان خونبار شدچشم وا کردم لباسی غرق خون دیدم به عرشتا نظر کردم بر آن، از گریه چشمم تار شدآی نوکرها میان سجده، شکر حق کنیدباز هم ایام خوبِ نوکری تکرار شدپیرهن مشکیِ ما تعظیم راه کربلاستعلتش این است در چشمانِ دشمن، خار شدنام شیرینت، رسولِ
 
                             ربنا اخرنا الی اجل قریب نجب دعوتک ونتبع الرسل
بسم الله الرحمن الرحیم
مستحبات برای نماز:
1. وضع ظاهر شخص :استفاده از انگشتر عقیق- پوشیدن لباس پاکیزه - شانه کردن موها- مسواک زدن قبل ازنماز- خوشبو نمودن خود - خواندن نماز اول وقت - خواندن نماز به جماعت - خواندن اذان و اقامه - پوشیدن لباس سفید و عبا یا چادر
2. اذان واقامه :بلند کردن صدا در اذان و اقامه برای مرد مستحب است - زن آهسته بگوید - شمرده خواندن اذان مستحب است - اذان
احکام شرعی
بخش دوم
فتوای آیت‌الله العظمی سیدعلی سیستانی:
سؤال: چرا باید در سجده از مهر استفاده شود؟
 
پاسخ: «در نماز باید سجده بر زمین یا آنچه از زمین روئیده است باشد و خوردنی وپوشیدنی نباشد و در زندگی امروزی چون خانه ها مساجد و سالن ها با موکت وفرش و امثال آن پوشیده شده است که سجده بر آنها صحیح نیست لذا از مهر که از جنس خاک است برای سجده استفاده می شود و نیز موضع سجده باید پاک باشد التزام بر این شرط در مهر آسانتر است . البته سجده بر تربت سیدالش
پاورپوینت آموزش نماز
              موضوع تحقیق   : آموزش نماز فایل: پاورپوینت (PowerPoint)25 اسلاید       توجه  :  قبل از خرید حتما عکس فایل را سیو (save)  کنید و نمایی کلی از فایل ارائه شده را مشاهده کنید .   فهرست : مقدمه شرایط لباس نمازگزار شرایط مکان نمازگزار احکام قبله تکبیرة الاحرام رکعت اول رکوع نماز واجبات رکوع سجده نماز واجبات سجده سجده دوم نماز رکعت دوم نماز قنوت نماز رکوع  و سجده در رکع ...دریافت فایل
اگر دانی که دنیا غم نیرزدبروی دوستان خوشباش و خرم
غنیمت دان اگر دانی که هر روزز عمر مانده روزی می شود کم
منه دل بر سرای عمر سعدیکه بنیادش نه بنیادیست محکم
برو شادی کن ای یار دل افروزچو خاکت می خورد چندین مخور غم 
 
(( چرا غم تا شادی مونده. چرا ناراحتی تا خوشی مونده. شاد باش این چهار روز دنیارو. بخدا که من هر وقت میرم دفتر با پرسنل مهرزمان میگم و میخندم. یکی مهرلیزری میسازه. یکی مهرژلاتینی میسازه یکی مهر خاتم میسازه هر کی سرش تو یه کاره منم بهشون م
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی
آنچه مسلم است قدرت گرفتن فرد گمنامی چون عمر که نه شجاعت داشت نه قبیله 
و نابودی تمام احادیث پیامبر رحمت دسیسه یهود بود و عمرو ابابکر...
سقوط امپراطوری ایران هم به دلیل خیانت یهودیان ایران بود
و شاگردی عمر نزد کعب الاحبار و سجده داوودی عمر در بیت المقدس اثبات کوچکی ازین همسانی است
امروز هم عربستان باعث احیا و بقا اسرائیل  است
عمر و یهود پیامبر را به هزیان گویی متهم می‌کردند
 
بسیار زیبا بود و بیشتر از آن باهوش. در تمام دوره هایی که گذرانده بود نفر اول بود. چند سالی که با هم جلسه داشتیم همه متوجه شده بودند که به او فکر می کنم. این را وقتی فهمیدم که یکی از اعضای جلسه یک بار با کنایه گفت: "دقیقا" (این تکیه کلام من بود هنگام تمام شدن سخنان خانم دکتر در طول این چند سال)
یک بار تصمیم گرفتم با او صریح باشم و او را بیرون از محل کار به یک چایی دعوت کنم. یادم هست برای کاری قرار بود دو جلسه به اتاق من بیاید. شب قبلش در خیالم با او در
حماد بن عیسی گفت : در محضر امام صادق علیه السّلام بودم، به من فرمود: آیا می توانی نماز را خوب بخوانی ؟ عرض کردم : چگونه نمی توانم و حال آنکه کتاب حریز را که درباره نماز نوشته شده است ، از حفظ دارم . حضرت فرمود: برای تو ضرر ندارد، برخیز و نمازی بخوان تا من ببینم که چگونه می خوانی .
حسب الامر حضرت رو به قبله ایستادم و شروع به خواندن نماز کردم . تمام نماز را از نظر رکوع و سجود به جای آوردم ، اما حضرت آن را نپسندید و فرمود: نماز را خوب نخواندی . واقعا چقد
ابلیس مغرور و متکبر ایستاده بود. خدا زل زده بود داخل چشمانش. ملائکه محو سجده ی خود بودند. ابلیس گفت: من هرگز به گِلی لجن مال سجده نخواهم کرد. خدا رو برگرداند. ابلیس جلو آمد. گفت: مرا بیرون میرانی اما زنده ام بدار تا قیامت. خدا دور میشد از او. گفت: مهلت میدهم اما تا وقتی که خودم می دانم.
ابلیس رفت سراغ ابزار کارش. زینت ها را دانه دانه جمع می کرد و در خورجین خود می ریخت.
ابلیس وارد زمین شد.


+برگرفته از آیات 26 تا 39 حجر



پ.ن: قرآنم دارد تبدیل به یکی از دفت
چشم که باز کردم ساعت ۴:۴۰ صبح بود ، با خودم گفتم "خو اذون که حدود ساعت ۵، یعنی اول ماه ۵ بی الان هم رفته جلوتر حتما:| " مثل جت از جا بلند شده و به سمت اشپزخانه دویدم ، ظرف عدسی که از دیشب برای سحر زیرِ چشم کرده بودم را از یخچال بیرون کشیدم،آه از نهادم بلند شد ، ظرف یخ بسته بود و گرم شدنش طول می‌کشید، چند دقیقه‌ای روی اجاق رهایش کردم بلکه گرم شود، همزمان به حیاط رفتم، هیچ صدایی به جز صدای کولرها به گوش نمی‌رسید، دوباره برگشتم، عدس را داخل یخچال بر
قداست شیطان رجیم نزد احمد غزالی صوفی!!!
احمد غزالی برادر محمد غزالی که هر دو از مشایخ صوفیه و عرفان‌های کاذب بودند، شیطان را اسوه و الگو شناخته و می‌گوید:
هر کس از ابلیس توحید نیاموزد، زندیقی باشد (یعنی کافر است)، موسی در عقبه طور با ابلیس برخورد [کرد] و از او پرسید: چرا به آدم سجده نکردی؟ گفت: حاشا که من به بشری سجده کنم و دعوی توحید کنم و آنگاه به دیگری جز وی التفات کنم!
جستجو در تصوف ایران، تالیف عبد الحسین زرین‌کوب، صفحه ۱۰۶، چاپ موسسه انتشا
۴۸۱ – وجود ما سحرگاهان که مخمور شبانه         گرفتم باده با چنگ و چغاله نهادم عقل را ره توشه از می     زشهر هستی اش کردم روانه نگار می فروشم عشوده ای داد     که ایمن گشتفم از مکر زمانه زساقی کمان ابرو شنیدم           … وجود ما – سحرگاهان که مخمور شبانه – غزل ۴۲۸ – ۴۸۱
منبع : فالگیر
بعد از اینکه خداوند اعلام کرد می خواهد خلیفه ای روی زمین قرار بدهدو آدم را خلق کرد و اسماءالله را به وی یاد داد و فرشتگان در مقابل او کم آوردند،خدا دستور داد تمام فرشتگان به آدم سجده کنند:و إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُواو چون فرشتگان را فرمودیم براى آدم سجده کنید ،همه به سجده افتادند اما یکنفر نافرمانی کرد !و این موجود کسی نبود جز همین ابلیس (شیطان) معروف:فسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِن
.روزها می‌گذشت و من همچنان منتظر بودم، تا این که یک روز به زن‌هایی فکر کردم که این‌گونه فکرشان و زندگی‌شان را نابود کرده بودند. زن‌هایی که ماه‌ها و سال‌ها چشم به راه نامه‌ای مانده بودند، اما سرانجام هیچ‌کس برایشان نامه‌ای نفرستاده بود. خودم را تصور کردم که سال‌های زیادی گذشته است، موهایم دیگر سفید شده‌اند و من همچنان منتظرم. سپس فکر کردم که نباید این کار را انجام دهم، بنابراین از آن روز به بعد نرفتم که آنجا بنشینم و انتظار بکشم.
بسیار زیبا بود و بیشتر از آن باهوش. در تمام دوره هایی که گذرانده بود نفر اول بود. چند سالی که با هم جلسه داشتیم همه متوجه شده بودند که به او فکر می کنم. این را وقتی فهمیدم که یکی از اعضای جلسه یک بار با کنایه گفت: "دقیقا" (این تکیه کلام من بود هنگام تمام شدن سخنان خانم دکتر در طول این چند سال)
یک بار تصمیم گرفتم با او صریح باشم و او را بیرون از محل کار به یک چایی دعوت کنم. یادم هست برای کاری قرار بود دو جلسه به اتاق من بیاید. شب قبلش در خیالم با او در
قبلاً در مورد ابلیس گفته ایم.اما در این بخش میخواهیم نگاه متفاوتی به این موجود بیاندازیم.نگاهی که ممکن است با قرآن و دین اندکی متفاوت باشد !
تمام قرآن را بگردیم هیچ نقطه مثبتی از این موجود پیدا نمیکنیم.قران مدام از قول خداوند دعوت میکند که شیطان دشمن بزرگ و اشکار انسان است و انسان باید از وی دوری کند.گناه ابلیس هم کبر و غرور و کفر عنوان شده است.همه چیز در قرآن نسبت به ابلیس شفاف و روشن است.اما یک آیه ای در قرآن است که کمی مشکوک میزند:وَ مَنْ یَع
داستان زن زیبا در سلول انفرادی مرد تنها!
هارون الرشید کنیزى ‏خوش سیما به زندان امام موسى کاظم(علیه السلام) فرستاد تا آن ‏حضرت را آزار دهد. امام در این باره فرمود: به هارون بگو: «"بَلْ أَنتُم بِهَدِیتِکُمْ تَفْرَحُونَ"؛ بلکه شمایید که به هدیه خود شادمانید. مرا به این کنیز و امثال ‏او نیازى نیست.»هارون از این پاسخ خشمگین‏ شد و به فرستاده خویش گفت: «به نزد او برگرد و بگو که ما تو را نیز به‏دلخواه تو نگرفتیم و زندانى‏ نکردیم و آن کنیز را پیش‏ او
        لقد جاء کم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص  علیکم بالمومنین رئوف رحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
 
1. نماز شب اول: دو رکعت شامل یک بار حمد و1000 بار توحید و در رکعت دوم یک مرتبه حمد و توحید و
بعد از نماز در سجده صد بار : اء توب الی الله و بعد یکبار: یا ذاالمن و الجود یا داالمن و الطول یا مصطفی
محمد صلی الله علیه و آله صل علی محمد و آله و افعل ( حاحت را بگو)
 
2. نماز روز اول ( عید فطر):دو رکعت که در رکعت اول بعد ازحمد و سوره اعلی  5 تکبیر که بعد از
یکی از وظایف من در محل کار نوشتن متن معرفی محصولات برای سایت و اینستا است. مجموعه ما یه جمع ارزشی هست که درواقع فروشگاه اینترنتی محصولات مادر و کودک محسوب میشه که تمرکزش روی کودکان زیر دو ساله
دیروز یه قطره ویتامینه روی میزم گذاشتن و گفتن برا اینستا مطلب بنویسم. ایرانی نبود. شروع کردم سرچ کردن درموردش و ترجمه نوشته های روی جعبه اش. که دیدم عه! برای گروه سنی 4 تا 10 سال مناسبه که!
از طرفی خیلی هم درمورد این قطره تاکید شده بود که بیش از اندازه گفته
با توجه به وقوع زلزله خواندن نماز آیات واجب است. بر اساس احکام شرعی، عوامل وجوب نماز آیات عبارت است از: کسوف خورشید و خسوف ماه، زلزله و هر حادثه غیرعادى که باعث ترس بیشتر مردم شود؛ مانند بادهاى سیاه یا سرخ و یا زرد که غیرعادى باشند، تاریکى شدید، فرو رفتن زمین و ریختن کوه، صیحه آسمانى و آتشى که گاهى در آسمان ظاهر مى‌‏شود.
نماز آیات را به چند شکل می‌توان خواند؛
اول؛ نماز آیات دو رکعت است و در هر رکعت پنج رکوع دارد. دستور آن این است که نمازگزار
maryam rad:*نجوا ▪️ وضو گرفتم به اشکهایت تطهیر شدن مسلک من است تیمم می کنم به نگاهت مسح می کشم به چشم هایم به پهنای صورت لبخند می زنم به خنده هایت نجوا می کنند که اغوا شده است ▪️چشم ها را می بندم دریچه ی بسته سو سو نمی زند و از چشم هایت از خنده هایت از دستهای نوازشگرت گذشتم گذشتن سهم کوچکی از من بود هنگامی که ضرورت عبور بود مثل عابری ساده از رد پای خاطرات من عبور عبور عبور ▪️سجاده سجاده سجده کردم به رد پای تو انگار حک شده است عطر تنت در کوچه پس کوچه
خواهری از شنبه شب اومد پیش ما.کلی سوغاتی خوشمزه آورده بودن.از پی های الوان تا مربای گردو  و آلو خشک .تازه خرمالو....
دامادی همون شنبه رفت اسپانیا.
دیشب هم خواهری ساعت 6 زنگ زد و گفت برای شام با برادر دامادی بریم بیرون.رفتیم شان.....خیلی خوش گذشت و الانم بنده ناهار مبسوط دارم!
حدود 365 شد کهایشون قبول زحمت فرمودن و حساب کردن.
ضمنا دیروز رفتم پیش رحیمی و از مشکلات موجود گفتم!ایشون هم فرمودن نیروهای خدمات یباید به من کمک کنن.
قراره پسر بهی بیاد ....خدا به
خسته از شکست های پیاپی... وقتی به خود فکر می کنم به جز تنها جنگیدن با هیولاهای زندگی چیزی به خاطر ندارم.من در ترک عادت از خودِ سابقم، بیزاری جستم، اما ...درست مثل سردار شجاعی بودم که بالاخره یک روز خستگی بر او غالب شود.عمری جنگیدن و خلاف جریان روزگار بر اسبی تاختن...به یکباره افسار اسب را رها کردم.کنار گوش اسب نجوا کردم: برو سفید...هرجا تو بروی می آیم.
سفید راه افتاد ،به سمت انتهای دشت سرسبز... چهره ام رفته رفته درهم می شد. اینجایی که مرا می برد جای
از دیدن این نماهنگ واقعا به هیجان اومدم. 
رمز موفقیت شهدا در این نماهنگ ببینید و پخش کنید. 
و بعد آیه 45 و 46 سوره ص رو بخونید آیات رو ننوشتم که خودتون برید در قرآن نگاه کنید. 
آخیش یه نفر این رمز موفقیت رو خیلی باحال گفت. 
 
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فا
بعضی اوقات خیلی نگرانم. وقتی فکر میکنم به برگشتن و از نو شروع کردن و خوب ساختن زندگی ته دلم غنج می‌ره اما نگرانی از دور دندون نشون میده و زوزه می‌کشه تا من از ترس بریزم دور هر چی که امیدواری هست و بیست ثانیه هایی پیدا کنم برای فرار از هر چی فکر برای بالاتر از بیست ساعته.
امروز حرم رفتم. کلی دنبال یه جا برای نشستن و نماز خواندن گشتم. دست آخر یه جای شلوغ بین جمعیت روی زمینی که فرش نبود نشستم گرمم بود. موهام خیس عرق بود زیر روسری و چادر. مستاصل بودم
فردا صبح، اولین تجربه ی من به عنوان داور پایان نامه است
با خودم فکر می کردم
من الان در جایگاهی هستم که می توانم طرف را اذیت کنم و سر بدوانم(آدم وسوسه میشه راستش)
اما
همش به یاد می آورم اگر خدایی که علی کل شی قدیر است، با منی که عمری نافرمانی کرده ام همین گونه رفتار کند
اگر با همه بندگان خود این گونه رفتار کند
آیا یک لحظه می توان زندگی کرد؟
ای کاش در شرایطی که قدرت داریم، انصاف داشته باشیم
 

حکمت سجدۀ شکر بعد از نمازها و اثر آن
عنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قال السَّجْدَةُ بَعْدَ الْفَرِیضَةِ شُکْراً لِلَّهِ تَعَالَى ذِکْرُهُ عَلَى مَا وَفَّقَ لَهُ الْعَبْدَ مِنْ أَدَاءِ فَرِیضَتِهِ وَ أَدْنَى مَا یُجْزِی فِیهَا مِنَ الْقَوْلِ أَنْ یُقَالَ شُکْراً لِلَّهِ شُکْراً لِلَّهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ قُلْتُ فَمَا مَعْنَى قَوْلِهِ شُکْراً لِلَّهِ قَالَ یَقُولُ هَذِهِ السَّجْدَةُ مِنِّی شُکْراً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلّ
که هر چه بر سر ما می‌رود ارادت اوست.

نظیر دوست ندیدم اگر چه از مه و مهر
نهادم آینه‌ها در مقابل رخ دوست..
حافظ.
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
ادامه داستان:
((به آسمان نگاه انداختم خورشید ، در حال ترک صحرا بود .شاید ساعتی بیشتر تا غروب نمانده باشد . گمان می کنم به اندازه ای بیش از یک ساعت از کاروانسرا دورشده ام و باید هم اکنون باز گردم تا قبل از اذان مغرب به آنجا برسم .پارچه ای را که هیزم ها را در آن می گذاشتم از پشتم پائین آوردم و هیزم هایی را که در اینجا جمع کرده بودم را بدان افزودم و آن را باز بر پشت خود نهادم و حرکت کردم. از میانه راه گذشته بودم که جوانی را دیدم که بر زمین افتاده بود صو
یک جوری زمین خوردم که همه‌ی بدنم درد میکند. یکی با تمام قدرت میخواست مرا زمین بزند. چند سال است همه‌ی توانم را جمع کرده‌‌ام. برای همچین روزی. که اگر خواستم زمین بخورم یا اصلا خوردم ! دوباره بلند شوم و با تمام توان به دویدن ادامه بدهم. همین چندروز پیش حول و هوش ظهر بود که لابلای دویدن‌هایم؛ یکی چنگ انداخت به شانه‌هایم و داشت مرا زمین میزد. میدانستم هر چه فریاد بزنم کسی برای کمک نمی‌آید. فریاد نزدم. خودم بودم و کابوس‌هایم. خودم بودم و تنها
شب چو در بستم و مست از می‌نابش کردمماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردمدیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مراگرچه عمری به خطا دوست خطابش کردممنزل مردم بیگانه چو شد خانه چشمآنقدر گریه نمودم که خرابش کردمشرح داغ دل پروانه چو گفتم با شمعآتشی در دلش افکندم و آبش کردمغرق خون بود و نمی‌مرد ز حسرت فرهادخواندم افسانه شیرین و به خوابش کردمدل که خونابه‌ی غم بود و جگرگوشه دهربر سر آتش جور تو کبابش کردمزندگی کردن من مردن تدریجی بودآنچه جان کند تنم، عمر حسابش
نماز تمام شده بود. همه رفته بودند. من مانده بودم و او. هنوز هم توی صف های از هم پاشیده، نشسته ... مرا ... میل ماندن بود. میل هنوز نشستن. درست در همان صف ِ از هم پاشیده تا رسیدن اذان مغرب. اما به احترام همراه باید بلند می‌شدم.
سجده ای کردم با همان ذکر ِ همیشه ...
" چاره ی ما ساز که بی یاوریم // گر تو برانی به که روی آوریم ...؟ "
من ایمان آورده ی این شعر نظامی ام. سالهاست همدم بحران هاست ...
سر از مُهر که برداشتم، نفس عمیقی کشیدم.اول گیره ی روسری ام را باز کردم
چرا امیر المومنین علیه السلام فرزند خود را عثمان نام نهادند؟
آیا امیر المومنین علیه السلام اسم فرزند گرامیشان را به علت محبت عثمان یا وحدت با غاصبین عثمان گذاشتند؟
این روزا زیاد می‌بینیم نواصب برای اثبات محبت امیر المومنین به خلفای غاصب شبهه‌ای را مطرح کرده‌اند که امیر المومنین علیه السلام نام فرزند خود به دلیل محبت به عثمان، عثمان گذاشت!
حقیقت چیست؟
بشنوید نظر خود امیر المومنین علیه السلام را:
مرحوم شیخ الفقها ابی الصلاح حلبی روایت کر
پروتز گونه که گاهی اوقات با عنوان برجسته سازی گونه شناخته می شود یک روش گونه گذاری بدون جراحی است، برای بهبود ظاهر استخوان های گونه یا برجسته کردن آن استفاده می شود. مشابه سایر  روش های جراحی پلاستیک، برجسته کردن گونه می تواند باعث جوان تر شدن ظاهر یا ایجاد توازن در بین اعضای صورت شود و در مجموع جذابیت صورت شما را افزایش دهد. در کنار گونه گذاری، عمل زیبایی چال گونه نیز زیبایی صورت را دو چندان می کند و اخیرا افراد بسیاری را به خود جذب نموده اس
    آمده ام   تا  جَبین   ،   را    بِنهم    به   خاکت
    من عاشقم حسین جان  ، عاشقِ سینه چاکت
    از چشم  من رُبودی  هوش و  حواس و  خوابم
    معشوق من شدی تو    ،   قسم  به  نامِ  پاکت
 
                                                        شاعر معاصر :
                                                                  داوود جمشیدیان ، متخلص به سِتین
در نگاهت خود به ظاهر مرد کردم
من در درونم آن نباید کرد ، کردم
دانسته بودم بی توبودن مرگ حتمیست
دانستن بی دانشم را سرد کردم
تا در خودم عادت کنم حرفی نگفتم
رفتی و از قلبم خودم را ترد کردم
من همچو زخمی ها پرانم را گشودم
هی ضربه خوردم هی برایت درد کردم
گفتم که آبان می رسی مرداد رد شد
برگان سبزی را که دیدم زرد کردم
شب جمعه است هوایت نکنم می میرمیادی از صحن و سرایت نکنم می میرمناله و شکوه حرام است بر عشاق ولیاز فراق تو شکایت نکنم می میرمسجده بر خاک شما سیره ی هر معصومی استسجده بر تربت پایت نکنم می میرمدوریت درد من و نام تو درمان من استتا خود صبح صدایت نکنم می میرمبه دعا کردن تو نوکر این خانه شدمهر سحر، شکرِ دعایت نکنم می میرم"وضع من را به خــــدا روضـه ی تــــو سامان دادمن اگــــر گـــــریه برایـــت نکنــــم می میرم"جان ناقابل من کاش فدای تو شوداگر این ج
به نام خدای شنهای طبس


سوره بقره آیه 34:
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ أَبی‏ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرینَ
به فرشتگان گفتیم: براى آدم سجده کنید. پس همگان سجده کردند، مگر ابلیس که خود دارى کرد و تکبّر ورزید و از کافران بود.
کان در جمله کان من الکافرین نشان آن است که در درون شیطان، کفر مستترى بود، نه این که به معناى صار باشد.
http://tadabbor.org/?page=quran&SID=2&AID=34
http://www.matquran.com/fa/Book/View/45529/74258
خداوند
****شعر کودکانه آموزش نماز**** 
ای کودک خوش خبر   /   ای دختر و گل پسروقت نماز خوندنه /    بگو الله ا کبروقت نماز رسیده   /    گوشات چه خوب شنیدهصدای بانگ اذان    /     لباس بپوش پاکیزهخبر بده به دوستات    /   با شادی و با نشاطبرو به سمت مسجد   /   تا مستجاب شه دعاتبه سمت قبله بایست   /   صف نماز دیدنیستنیت و تکبیر بگوی / برتر از او کسی نیستسوره ی حمدو بخوان   /   با نام پاک رحمانبعدش بخوان یه سوره   /    ای کودک مسلمانالله اکبر بگو   /   برو به سمت
وصیت نامه شهید جهان آرا
 
شهید محمد جهان آرا ، فرمانده سپاه خرمشهر بود که خاطره مقاومت جانانه او نیروهای تحت امرش در این شهر ، بخشی از تاریخ ایران است. او به هنگام آزادی خرمشهر ، به خیل شهدا پیوسته بود و همرزمانش بعد از فتح خرمشهر ، به یادش می خواندند: " ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته... "
از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم. «ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین».
 
بارپر
بسم رب الشهدا
.
#قسمت_سی_و_هفتم
.
چشمام رو بستم در واقع خیالم را حت شد و بیهوش شدم
چشمام رو باز کردم توی بیمارستان بودم تو یه اتاق تنها 
خواستم بلند شم که در باز شد و یه پرستار اومد تو
- عزیزم بیدار شدی
- من باید برم
- کجا 
تصادف کرده ای باید بمونی تا دکتر بیا
- نمی تونم باید برم
خواستم بلند شم که سرم گیج رفت و پرستار دوباره خوابوندم روی تخت
- چرا لجبازی می کنی دختر
اشکم در اومد
-اون آقا که بیرونه شوهرته؟
خوش به حالت 
دیشب تا حالا چشم رو هم نگذاشته
هم
امام سجّاد، حضرت علىّ بن الحسین علیهماالسّلام روزى در منزل خود نشسته بود، که
ناگهان متوجّه شد که کسى درب منزل را مى کوبد.پس حضرت به کنیز خود فرمود: برو
ببین کیست ؟و چون کنیز پشت درب آمد، سؤال نمود: کیست که درب منزل رامى
زند؟جواب داده شد: ما جمعى از شیعیان شما هستیم .کنیز برگشت و چون خبر را
براى حضرت آورد،امام زین العابدین علیه السّلام سریع از جاى خود حرکت نمود و باشتاب
آمد ودرب منزل را گشود؛ ولى همین که چشمش به آن افراد افتاد، با افسردگى باز
توصیه هایی منسوب به مرحوم آیت الله کشمیری (ره) برای  بهره مندی هرچه بیشتر از ماه مبارک رمضان:۱- حتما دقایقی از ساعات رازآمیز روزه داری خود را به برترین عبادت اختصاص دهید وآن هم چیزی نیست جز « تفکر»باخود وخدای خود خلوت‌کنید.خصوصاً به نوع رابطه حضرتش با خودتان بیندیشد امید است ابوابی از معرفت به رویتان باز شود.هرچه کوته نظرانند برایشان پیمایکه ‌حریفان ز مُل و من ز تأمل مستم۲- یکی از مهمترین حالتهای بندگی خصوصا در رمضان المبارک حالتیست که توص
 
درست است که از امیر مؤمنان نقل شده است:
«خوش ندارم مردی را ببینم که اثر سجده بر پیشانی‌اش نیست.» [الأصول‌الستةعشر، ص۱۲۳]
اما این اثر باید واقعاً بر اثر عبادت و سجده بسیار باشد نه چیز دیگر!
به روایت زیر توجه کنید...
 
...عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع:
«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَبْصَرَ رَجُلًا قَدْ دَبِرَتْ جَبْهَتُهُ فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ ص: «مَنْ یُغَالِبْ عَمَلَ اللَّهِ یَغْلِبْهُ وَ مَنْ یَهْجُرِ اللَّهَ عَ
وَإِذْ
قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ
کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ ۗ أَفَتَتَّخِذُونَهُ
وَذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِی وَهُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ ۚ بِئْسَ
لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا(کهف/50)
به یاد آرید زمانی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید!» آنها
همگی سجده کردند جز ابلیس -که از جن بود- و از فرمان پروردگارش بیرون شد
آیا (با این حال،) او و فرزندانش را به جای من اولی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها